جریان دارد رود
جریان دارد خون
سرخ و آبی
در تلاقی یک بامداد
آرامشی عمیق را
به دریا ریخته اند
انزلی
زیبائی اش را
باز می تاباند
در شرجی آئینه ای که
نگاه توست
قایق ها
آدم ها
واسکله ی لمیده به پهلو ...